گویند بگذار جای جایِ زمین، سر به سجده فرود آورده باشی
که قطعه قطعهِ زمین در آن دنیا، به لحظه لحظهِ عشقبازی ات سوگند یاد میکند
اما
هنوزم که هنوز است
من عاشق آن کنجِ خلوتِ دلانگیزم
با دیوارهای سنگی
عطر سیبهای سرخ
و صدای دلنشینِ قلبهای عاشقت
آنجاست که فکر و ذکرم خالیست ز همه
و پُر است ز تو
چه زیبا دلنشین است هزاران بار خلوت با تو در آن خلوتگاه
که ذره ذرهِ زمین هزاران بار خلوتگاهم را شهادت میدهند
امشب بس دلتنگ خلوتگاه دنجیام که برایم عجیب شبیه کنجِ خانه توست