بنده روسیاه درگاهت
همنوا با ابوحمزه
فراز اول
إِلَهِی لاَ تُؤَدّبنِی بِعُقُوبَتِک «ای پروردگار من! ای خدای من! مرا أدب نکن به عقوبتی که به من میکنی»
سوره حمد بر زبانم جاری شد
کششی عجیب به سمتش حس میکنم
انگار چیزی درونم محمودش را طلب میکرد
شروع کردم با نامش که رحمان و رحیم است
محمودی که مالک است بر همه
و باز هم میبخشد و میبخشاید
اهل حساب و کتاب است
میدانم که باید که تنها او را بخواهم، او را بخوانم و او را بجویم
که اگر این چنین کنم در مسیر آغوشش به سویش رهسپار میشوم
و خلاف این مسیر، مسیری است که نگاه گرما بخشش در آنجا نیست و آغوش بازش را نمیتوان لمس کرد
لحظه ای قلبم از تپش ایستاد
بار خدایا
نکند…
مسیری خلاف مسیر آغوشت را در پیش گیرم
که اگر پا کج کردم در مسیرت
تو را با مهرِ مادریت سوگند
رهایم نکن
چشمانت را بر من مبند
از آغوشت محرومم مساز
با من آنچنان مکن که به گمراهان مسیرت میکنی
میدانم
لایق بخشش از سر لطفت نیستم
امــا
دلم به همین دستی که به مهربانی و عطفت بر سرم میکشی، گرم است
که آنکه مستحق تنبیهت است را خود فقط توانای نجاتی
مرا ادب نکن به عقوبتی که مستحق آنم
ولی دل به کرم و بخششت بستهام
که تویی مهربانتر از مادرم بر من
و منم آن بنده روسیاهِ درگاهت
نظر از: حسنا اردشيري زاده [عضو]
پاسخ از: آرامـــ [عضو]
فرم در حال بارگذاری ...
سلام خدا قوت……………………التماس دعا