:) ميراث ماندگار
“يكي از باباش پول به ارث ميبره يكي كچلي”
امروز پدرجان بعد از دفعات زياد گوشزد به برادر جان كه پله خونه عمه كه خونه ماس رو برگردونه بهشون شايد خودشون نياز داشته باشن، و در رفتن برادر از زير كار؛ پدر به همراه پسر عمه خان و ماشينش به منزل تشريف فرما شدند
(نكته: پدر جان بنده كمي كمر درد و زانو درد دارن و پزشك غدقن كرده براشون جابه جايي وسايل سنگين رو)
برادر كه اوضاع رو ديد سريع رفت كه به همراه پسر عمه برن داخل حياط و پله رو جابه جا كنن كه پدر در حركتي سريع و فرز خودش رو به حياط رسوند و دمپايي ها رو پوشيد و با پسر عمه پله آهني كه بسي سنگين و محكم بود رو جا به جا كرد
و برادر جان هرقدر كه ميگفت به پدر كه دمپايي ها رو بده من جا به جا مي كنم، گوش پدر بدهكار نبود!
و من در اينجا به جاي پدر پخته و با تجربه خودم يه پسر بچه لجباز و يه دنده رو ديدم
پسر بچه اي كه تمام سعيش رو ميكنه كه يه دنده بودن و لجبازيش رو ثابت كنه در حالي كه ميدونه كه اين كارش باعث آسيب به سلامتيش ميشه!
در آخر هم پدر لجباز پيروز و برادر ناكام ميمونه توي جدال اين لجبازي
دقيق كه ميشم مي بينم پدربزرگمم (پدر پدرم) همينطوره
حتي تا همين سن 90 سالگيش (ماشاء الله) اين خصلتش رو هنوزم داره و مثل چايي اي كه روي سماور ميمونه و هي تلخ تر و غليظ تر ميشه، لجبازي و يه دندگي پدربزرگمم از قبل تر ها بيشتر شده!
و بيشتر كه فكر مي كنم متوجه ميشم كه ما (من و خواهر و برادرام) هم اين خصلت رو توي وجودمون داريم!
و توي موقعيت هاي مختلف زندگي خيلي اونو نشون داديم به هم ديگه.
هربار كه به اين خصلت ارثيمون فكر مي كنم ياد اين جمله مي افتم: “يكي از باباش پول به ارث ميبره يكي كچلي“ + يكي هم خصلت ها و ويژگي هاي اخلاقي-رفتاري
+ مراقب باشيم كه چه ارثيه اي براي فرزندانمون به يادگار ميزاريم +
فرم در حال بارگذاری ...