کمی هم آمریکایی باشید
تیترش سلولهای بیکارِ خفتهِ ذهنم را قلقلک داد و مجبور به عطسه کرد.
آنان هم با مویرگهای عصبی آشفته از خواب بیدار شدند و خود را برای پذیرایی پُر و پیمان از منبع آزار آماده کردند که دیدند آنچنان هم بد نشد.
بد نشد که هیچ باب میل هم از آب درآمد و در این بیکاری و اوضاع بازار، کاری برایشان جور و شد و ذیدرآمد شدند.
از این رو تمام قد و قبراق پیش رفتند به سوی کسب روزی حلال
قصه از قرار این است که در بین تحقیق و تفحصات از این مطلب و آن مطلب و این روزنامه و آن یکی؛ یکی یافت شد بس جذاب با تیتری به فراخور جذابتر.
«کمی هم آمریکایی باشید»
ما هم چشمی گفته و گشتیم نقطه لاکچری بودن این کابویها را پیدا کنیم.
به به
این کابویهای هفتتیرکش چه سنتهایی برای خود دارند
نه که ما نداشته باشیم
داریم
از نوع عالی و درجه یکاش، اما خدا گفت این مخلوقات را چیزی میدهم به نام عقل و آپشنی برایشان به رایگان نصب میکنم به نام اختیار
لازم نیست که من قاشق غذا در دهانشان بنهم
خود یاد میگیرند
حال معلمانی نیز برایشان میفرستم تا همیشه یادشان باشد خاطرشان چقدر برایم عزیز است و هرچه باید بدانند را از آنان فراگیرند.
آن هم نه یک معلم و نه دو معلم، بلکه 124هزار معلم در طول دوران
که 12 معلمیار دیگر هم بدان ها افزود تا برادریاش را به حد اعلا بر ما ثابت کند.
خدا گفت دیگر همه چیز بر وفق مراد است و اینان اشرف مخلوقات من هستند.
اما این اشرف مخلوقات بعد از گذشت زمان و قبیله قبیله شدن و عقیده عقیده شدن رسیدند به این نقطه که حال همگی ما ایستادهایم
برگردیم سر کابویهای هفتتیرکش و سنت و قانون به بهشان
آنها دیدند خب معلمها که تمام شد و معلمیارها را هم که قبول نداریم
بیایید خود برای خودمان فکر چاره کنیم
این میز و صندلی زرین قدرت فراوان جذاب است و دلبر
دل میبرد جوری که دیگر آن دل دل نمیشود
چه کنیم و چه نکنیم؟!
یافتم
بیایید حال که دل از کف داده، دل سپرده به صندلی زرین؛ دلبرهای دیگرش را از او بستانیم
چطور؟!
اینطور: تو که بالا نشینی را برای خود انتخاب کردهای همان بالا بمان و دل از هرچه این پایین داری بکن.
تا آن یکی بالا بود، این یکیها قانونش کردند و نامش را قانون تعارض منافع -CONFLICT OF INTEREST- نهادند.
برای نمونه جیمی کارتر، رئیسجمهور اسبق آمریکا میگوید:
«برای احترام به مردم آمریکا و برای آن که مطمئن باشند هرگز منافع شخصی خود را به منافع کشورم ترجیح نمیدهم، بعد از انتخاب به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا، مزرعه بادامزمینی خود را که ارثیه پدری و میراث خانوادگی بود فروختم. این اقدام را بر اساس یک سنت جاری در آمریکا که به قانون تبدیل شده است انجام دادم. قانون«تعارض منافع -CONFLICT OF INTEREST- که به رؤسای جمهور و مقامات عالیرتبه آمریکا اجازه نمیدهد همزمان با مسئولیت در دولت، به کارهای تجاری و یا هر شغل درآمدزای دیگری اشتغال داشته باشند».
نمونه آمریکاییاش را من باب تیتر به سمع و نظر خوانندگانِ جان رسانیدم و الا نمونه عالی و درجه 1 داخلی کم نداریم.
از همان عالیترینشان:
حضرت علی(علیهالسلام) در خطبه 97 نهج البلاغه سخنی دارند درباره سپاهیانشان: ««ای کسانی که به تن حاضرید و به خرد غایب! هر یک از شما را عقیدتی دیگر است.فرمانروایانتان گرفتار شمایند. فرمانروای شما، خدا را اطاعت میکند و شما نافرمانیاش میکنید. فرمانروای آنان، خدا را نافرمانی میکند و ایشان سر بر خطِ فرمانش دارند. دلم میخواهد معاویه با من معاملهای از نوع صرافان کند، به دینار و درهم. ده تن از شما را بستاند و یک تن از مردان خود را به من دهد»
حضرت از سپاه خود میخواهد که مانند پایداری آنان، ایشان هم در عقیده حق خود محکم و پایدار باشند.
به خاطر حق بجنگند نه به فکر غنیمت
برای اسلام باشند نه به نفع شخصی
داستان علامه حلی و فتوای آب چاه را هم باید شنیده باشید.
این را اگر نشنیده اید خود به دنبالش روید. شیرین است :)
این روزها به لطف کمپین بچهات کجاست هم به وفور عکس حضرت آقا و فرزندانشان در کوثرنت در حال دست به دست شدن است.
آقا خودشان فرندانشان را از هرگونه فعالت تجاری و اقتصادی منع کردهاند و این شرط را برای کسانی که با ایشان هم وصلت میکنند قرار دادهاند (داماد و عروس) چه رسد به زن و فرزند خویش.
و در دوران دفاع مقدس هم از این دست انسانهایی که علیوار زندگی کردند تاریخ ما کم به چشم خود ندیده است.
تاریخ خود گواه این مطلب است.
از پدرمان آدم بگیر تا همین زمان حال و فرزندان اتقلاب و انسانهایی که هنوزم که هنوز است قانون نانوشته زندگی به سبک علی(علیهالسلام) را سنت دیرینه خود میدانند و بدان پایبندند
ولی امان از قدرت و نفس سرکش بعضیها
که راهی برای انسان نمیگذارند جز وضع قانونها بیآنکه به عقل و اختیار خدادادی شان نگاهی بیندازیم.
هرچه میگوییم سبک زندگی اسلامی که گوش کسی بدهکار نیست
شاید ما هم باید قانون تعارض برای خود وضع کنیم تا بلکه مسئولین از خیر شرکتهای خصوصیشان، رانتهای شغلیشان، واردات و صادرات بیگمرکشان و اختلاسهایشان کوتاه بیایند و مردم نیز نفس راحتی بکشند.
شاید بعد کمی یادشان بیاید از علی(علیهالسلام) آموز اخلاص عمل
*ایده برگرفته از نوشته یادداشت روز مدیر مسئول روزنامه کیهان
نظر از: حدیثـ [عضو]
پاسخ از: آرامـــ [عضو]
نظر از: حضرت مادر (س) [عضو]
سلام احسنت
پاسخ از: آرامـــ [عضو]
نظر از: Mim.Es [عضو]
پاسخ از: آرامـــ [عضو]
سلام
بابا چه مغزی
چرا انقدر طولانی؟؟؟
http://kosar-esfahan.kowsarblog.ir/
پاسخ از: آرامـــ [عضو]
نظر از: MIMSHIN [عضو]
پاسخ از: آرامـــ [عضو]
نظر از: مدرسه علمیه حضرت فاطمه سلام الله علیها تهران [عضو]
جالب بود
موفق باشید
http://fateme-tehran.kowsarblog.ir/
پاسخ از: آرامـــ [عضو]
نظر از: اندر خم یک کوچه [بازدید کننده]
حرف حقی بود
نظر از: عابدی [عضو]
شکر که فقط حیدر امیرالمومنین است
پاسخ از: آرامـــ [عضو]
بیست!
پاسخ از: آرامـــ [عضو]
فرم در حال بارگذاری ...